قمار در قمار
خُنُک آن قُماربازی که بِباخت آنچه بودش
بِنَمانـد هیچـــش اِلّا هــَوسِ قُمـــار دیگـــر
عباس ناصری / سکوت جایز نیست. انتخاب داورها، نوع داوریها، رابطهها، نامها، لابیها، رفیقبازیها، دخالتهای دبیران و مسئولان، خطدادن سرمایهگذاران و… شرکت در جشنوارهها را به یک قمار تبدیل کرده است.
قماری که احتمال باختش خیلی بیشتر از برد است.
ما فقط یک برگ برنده در درست داریم و آن کارتون ماست و در برابر دهها برگ بازنده در دستمان چیدهاند که چیدمانش در اختیار ما نیست، همان رابطهها و داوریها و برندههای از قبل مشخص شده و … .
بله، شرکت در مسابقات و جشنوارهها این روزها بیشتر شبیه قمار شده است، وقتی نتایج جشنواره بینالمللی هلال سبز ترکیه «با موضوع قمار» را مرور کردم و از یازده برنده نُه برنده از ترکیه و فقط دو برنده خارجی را دیدم، آن لحظه بود که پی بردم در قمار به قمار باختیم. قمار در مسابقه قمار یک باخت بود؛ که شاید در موضوع به ما گوشزد شده بود، قمار است و قرار است ببازیم. کمی پیشتر هم ساتریکن اکثر برنده هایش را از لهستان انتخاب کرد. پیش از این هم این اتفاق بارها افتاده که جشنوارههای بینالمللی جوایزشان را ملی توزیع کردند.
در قمارخانهها همه قمار بازند، یعنی میبازند و قماربَر نداریم! تنها برندهی واقعی، صاحبان قمارخانهها هستند که از برد و باخت آدمها درآمد دارند! در بعضی از جشنوارهها هم داستان همین است، کارتونیستها جشنواره را گرم و پر رونق میکنند و اعتبارشان را مانند ژتونهای بازی برای جشنواره خرج میکنند اما دست آخر که به خودشان میآیند میبینند برنده اصلی، برگزارکننده جشنواره است!
از این پس، نام این جشنوارهها و برگزارکنندهها را اعلام میکنیم؛ تا قمارخانهها از جشنوارهها متمایز شوند!
پیشتر در مورد همه این معضلات حرف زدهام. باز هم خواهم گفت و از گفتنش خسته نمیشوم.
اما متاسفانه بجای همراهی از هنرمندان، بیشتر این را شنیدهام که با گفتن این حرفها مدیران این مسابقات با تو بد میشوند و سالهای بعد حذف میشوی. متاسفانه در همین قمار هم هنرمندان حاضر به زدن زیر میز قمار نیستند و تا برگ آخر برای باخت تلاش میکنند و اعتراضشان در حد پِچپِچ درگوشی و دایرکت شخصی است.
تا ما به باخت رضایت بدهیم تقدیری جز باخت در روبروی خود نخواهیم داشت.
یک قمار باز پیر می گفت: «اونی که تو رو فروخت رو نفروش، مجانی بده بره…» ولی اینجا کسی ما را نفروخته، خودمان با سکوتمان خودمان را میفروشیم.
من یک کارتونیستم. هنرم و زندگیام تولید کارتون است، همچنان قمار میکنم حتی اگر حذف شوم، اما حرفم را میزنم.
بقول مرحوم گل آقا:
یک دهان دارم، دوتا دندانِ لق
میزنم تا زنده هستم حرفِ حق
=============
تک برگ هفتگی مجله ی کارتون
شماره سی و نهم
پنج شنبه، شانزدهم اسفند ماه هزارو چهارصد و سه
این تک برگ جهت یاد آوری اخبار و فراخوان های منتشر شده بر روی سایت
مجله ی کارتون تهیه شده و قرار است پنجشنبه هر هفته منتشر گردد.
اخبار منتشر شده را در سایت مجله ی کارتون دنبال کنید.