پای صحبت پیشکسوتان هنر استان؛ با جانِ هنر، کجایی؟
شب بیستوپنجم_منوچهر محمدپور_ پیشکسوت تئاتر
هاوینهنر/ فاطمه دوستزاده
روزهای کودکیاش با عشق به هنر نمایش آغاز شد؛ عشقی که در گذر سالها به شوقی ماندگار بدل گشت تا او را به یکی از چهرههای شاخص تئاتر استان تبدیل کند. بیش از نیم قرن، با جان و دل در این مسیر گام برداشت و موی در روشنای صحنه سپید کرد.
منوچهر محمدپور، نویسنده، کارگردان و بازیگر نامآشنا، از آن دسته هنرمندانی است که زندگیاش با تئاتر درهم تنیده است.
نویسندگی را از دوران دبستان آغاز کرد و با پشتکار ادامه داد تا سرانجام در سال ۱۳۶۲ با نمایش «تفنگ ما» به جشنواره تئاتر فجر راه یافت. تنها دو سال بعد، با نمایش درخشان «آخرین اثر، آخرین بازی» بار دیگر بر صحنه پایتخت درخشید و توان هنری خود و گروهش را به نمایش گذاشت.
او با حضور در جشنواره ادبی روستا و اجرای نمایش «نمدمالان» و اجرای نمایش «توی» در جشنواره نمایشهای آیینی و سنتی نیز برگهای زرینی به دفتر فعالیتهای هنری خود افزود.
استاد محمدپور پس از سالها خدمت، حتی در دوران بازنشستگی نیز از تلاش بازنایستاد. اینبار فعالیتش را در آموزشگاه هنری خود ادامه داد و دل به پرورش نسل تازهای از بازیگران سپرد. او روزهایش را در میان شاگردانش میگذراند؛ با همان شور همیشگی، با همان دغدغهی ارتقای هنر تئاتر در استان.
با همهی گلایههایش از کمتوجهی به هنر نمایش، هنوز هم دست یاری مسئولان را به گرمی میفشارد، چراکه باور دارد تئاتر، تپندهترین رگ فرهنگ است و باید زنده بماند.
از دیگر جلوههای خلاقیت استاد، ساخت عروسکهای نمایشی است. دراینباره میگوید:
در اجرای بعضی نمایشها نیاز به عروسک داشتیم. از سرِ علاقه و البته بهخاطر هزینهها، تصمیم گرفتم خودم بسازمشان. حالا در فکر برپایی نمایشگاهی از این عروسکها هستم. حتی برای حضور در جشنواره نمایشهای آیینی و سنتی، اسبی چوبین ساختهام.
در میان همه آثارش، نمایش «آخرین اثر، آخرین بازی» جایگاهی ویژه دارد. او با کلامی دلنشین از آن یاد میکند و میگوید:
نمایشی دو نفره بود که هر بازیگر نقش هشت شخصیت را ایفا میکرد. چالشی شیرین و سخت، که هر لحظهاش بازتابی از زندگی خودم بود. استقبال تماشاگران و تحسین همنسلانم هنوز در خاطرم زنده است.
اما نمایش «توی» تجربهای متفاوت بود؛ نمایشی بیکلام با ۲۴ بازیگر، آمیخته به حرکت و موسیقی، که واکنشهای گوناگونی در پی داشت و نشان از جسارت او در تجربهگری داشت.
استاد محمدپور را باید پیشگام بسیاری از نخستینها در تئاتر استان دانست؛ از نمایشهای تختحوضی گرفته تا تئاتر کودک.
او احترام به استاد را از اصول فراموشنشدنی هنر میداند و در باب جوانان هنرمند میگوید:
جوانها بسیار بااستعدادند، اما گاهی نگاه مالی به هنر، آنها را از مسیر واقعیشان دور میکند. یادشان باشد مداومت و فروتنی، کلید ماندگاری در این راه است.
در پایان، استاد منوچهر محمدپور با همان مهر همیشگی، پیامی برای جوانان و اهل تئاتر دارد:
«بکوشید، صبور باشید، در لحظه نمانید و از مسیرتان دست نکشید. اگر عشق در دلتان زنده بماند، موفقیت و بهروزی بیتردید در انتظارتان خواهد بود.»












