هاوین هنر
اخبار هنری خراسان شمالی

هاوین هنر

امروز: جمعه, ۱۶ آبان, ۱۴۰۴

جان هنر، کجایی؟ استاد ناصر شمشیریان- هنرمند پیشکسوت

پای صحبت پیشکسوتان هنر استان؛ با جانِ هنر، کجایی؟
شب هفدهم_ ناصر شمشیریان _ هنرمند پیشکسوت 

هاوین‌هنر/ فاطمه دوست‌زاده

تولد و رشد در خانواده‌ای که برادران نقاش و اهل هنر باشند، بی‌تردید بستری است برای پرورش روحی سرشار از ذوق و خلاقیت. کودکی که در چنین فضایی چشم به جهان می‌گشاید و از همان آغاز، هنر را چون نَفَس می‌چشد، بی‌گمان روزی به هنرمندی تمام‌عیار و عاشق هنر بدل خواهد شد.

استاد ناصر شمشیریان از همان کودکی با نقاشی مأنوس شد؛ در میان خانواده‌ای که رنگ و قلم جزء جدایی‌ناپذیر زندگی بود. در سال‌های نوجوانی، آموزگار مهربانش استعداد او را شناخت و انگیزه‌ای شد تا مصمم‌تر و جدی‌تر در مسیر هنر گام بردارد.

روزگاری که خیابان‌های شهر با چهره‌ی شهیدان مزین می‌شد، دست هنرمند شمشیریان بود که بر دیوارها، تصویر قهرمانان جنگ و چهره‌های نام‌آشنای آن روزگار را جاودانه می‌کرد. سال‌ها فعالیت در اداره بنیاد شهید و امور ایثارگران برگ درخشانی از تلاش‌های او در هنر متعهد به شمار می‌رود.

اما عشق استاد تنها به نقش و رنگ محدود نماند. او شیفته‌ی پرواز بود؛ شوقی که در جانش جریان داشت و سرانجام او را به آسمان‌ها رساند. همین عشق سبب شد تا چهره‌ی «پدر علم فضانوردی روسیه» را نقاشی کند و آن اثر ارزشمند را به موزه هوا و فضای تهران هدیه دهد. بعدها از او خواسته شد تا تاریخچه‌ی پرواز را از روزی که رؤیایی دور بود تا روزی که انسان قدم بر ماه گذاشت، به تصویر بکشد؛ حاصل این دعوت، خلق مجموعه‌ای از بیش از ۳۵ تابلو بود که در فرهنگسرای خاوران به نمایش درآمد و مورد اقبال عموم قرار گرفت.

به گفته‌ی خود استاد، پس از گذراندن دوره‌ای آموزشی در سال ۱۳۶۲ در تهران، دگرگونی بزرگی در سبک کارش پدید آمد و نگاهش به رنگ و فرم معنایی تازه یافت.

او هنرمندی پرتلاش، مبتکر و خستگی‌ناپذیر است که باور دارد دوران بازنشستگی نه زمان سکون، بلکه فرصتی دوباره برای شکوفایی است. استاد در این‌باره می‌گوید: چند سال نخست پس از بازنشستگی فعالیت چندانی نداشتم، اما اندیشه‌ی یادگیری نقاشی زیرلعابی، جرقه‌ای شد تا همه خانواده به فکر راه‌اندازی یک کارگاه خانوادگی بیفتیم. پس از گذراندن آموزش‌های لازم و دریافت مجوز از اداره میراث فرهنگی، کارگاه را با همکاری اعضای خانواده بنیان گذاشتیم.

اکنون او با افتخار از همراهی نوه‌هایش سخن می‌گوید: همه اعضای خانواده دست‌به‌دست هم داده‌ایم تا برای هر سلیقه‌ای اثری بیافرینیم. تفاوت نسل‌ها در خانواده ما به فرصت تبدیل شده؛ نوه‌هایم طرح‌هایی فانتزی و مدرن خلق می‌کنند که به‌ویژه میان جوانان محبوب شده است.

ثمره‌ی این هم‌دلی و خلاقیت، تولید ظروف کاربردی با جلوه‌های هنری و ساعت‌هایی با طرح‌هایی از عمارت مفخم، مقبره‌ی حافظ، خلیج فارس، برج ایفل و حتی اشعار ترکی است؛ آثاری که هر یک روایت‌گر ذوق و روح ایرانی‌اند.

با این‌همه، استاد از دغدغه‌ی دیرینه‌ی خود در مرحله‌ی فروش نیز می‌گوید:

در شرایط امروز جامعه، خرید صنایع‌دستی دیگر در اولویت خانواده‌ها نیست. نبود بازارچه‌ی ثابت، اجاره‌های سنگین و دشواری حمل‌ونقل، هنرمندان را در تنگنا قرار داده است. سفال و سرامیک، لطیف و شکننده‌اند و گاه رنج و هزینه‌ی ماه‌ها کار در یک شکست ساده از میان می‌رود.

توصیه‌ی او به جوانان، چکیده‌ی سال‌ها تجربه است: با دقت و وسواس بیاموزید، بسیار تمرین کنید تا به سبک شخصی خود دست یابید؛ سبکی که امضای شما بر آن نقش بسته باشد.

استاد با لبخندی آرام و نگاهی پر از عشق به هنر می‌گوید:

من انسان خوشبختی‌ام، چون کارم همان هنرم بود. عمری را در مسیری گذراندم که هر لحظه‌اش برایم سرشار از لذت بود.

و در پایان با تأکید می‌افزاید: «حمایت از هنرمندان، صنعتگران و تولیدکنندگان صنایع‌دستی، شریان هنر را زنده نگه می‌دارد و خون تازه در رگ‌های فرهنگ این سرزمین جاری می‌کند.»

نمونه ای از آثار استاد ناصر شمشیریان

نمونه کارهای تولید شده در کارگاه خانوادگی استاد شمشیریان

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا